سی سال از عمرش را با این دغدغه گذرانده بود که وقتی قرار است
هنگام «مراسم خاکستر» به هیچ چیز فکر نکند، مدام به این فکر میکند
که نباید به هیچ چیز فکر کند.
این احساس گناه هر سال با نزدیک شدن مراسم عذابش می داد...
سی سال از عمرش را با این دغدغه گذرانده بود که وقتی قرار است
هنگام «مراسم خاکستر» به هیچ چیز فکر نکند، مدام به این فکر میکند
که نباید به هیچ چیز فکر کند.
این احساس گناه هر سال با نزدیک شدن مراسم عذابش می داد...