loading...
وبلاگ شخصی آریا. ا. صلاحی
آریا صلاحی بازدید : 70 چهارشنبه 05 تیر 1392 نظرات (3)

 

 

عاشقی کافیست بعد از این، پریشانی بس است!

غصّه ی این قصّه ی پردردِ پنهانی بس است

 

«دل» شهیدِ راه عشقِ کافری دلسنگ شد

بر سر این جسم بی جان، تعزیه خوانی بس است

 

با خدا بودن، خودش یعنی خدا بودن، عزیز!

قصد کوه قاف کن، امیال انسانی بس است

 

نقل «فاضل» میکنم، دلسرد از این بیهودگی:

«هفتصد سال است می بارد، فراوانی بس است»

 

«مرگ» رخداد عجیبی نیست، پایان غم است

شوقِ دنیایی چنین بیهوده و فانی بس است...

 

جنگ کن با سرنوشتت، مرگ را تسخیر کن

ترس از چیزی که ناچار است و می دانی بس است!

 

................................

(آریا.ا.صلاحی – 5/4/92)

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط رسول بورمحمد در تاریخ 1392/04/13 و 21:03 دقیقه ارسال شده است

اریا به وبلاگ ما هم بیا یه سری بزن

این نظر توسط رسول بورمحمد در تاریخ 1392/04/13 و 12:30 دقیقه ارسال شده است

این شعرت خیلی خوبه خیلی خوشم اومد.به نظر من این شعرت یه جورایی متفاوته با شعرای دیگتیه شعر برمعنییه من اینجور شعرا رو خیلی دوست دارم

این نظر توسط تربت حیدریه در تاریخ 1392/04/09 و 19:40 دقیقه ارسال شده است

باسلام اشعار و ذوقت را می ستایم دست مریزاد
موفق باشی


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سخت است سرنوشت خود را مشخص کردن در دنیایی که سرنوشتش مشخص نیست... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ویسایت رسمی: www.aria-salahi.ir
اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 145
  • کل نظرات : 186
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 12
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 27
  • بازدید امروز : 27
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 27
  • بازدید ماه : 109
  • بازدید سال : 115
  • بازدید کلی : 30,871
  • کدهای اختصاصی
    Instagram